امروز مطلبی رادریکی از سایت ها #دیدم که درآن به میدان دادن وفرصت دادن به جوانان برای تجربه آن هم تجربه گناه وخطا پرداخته بود و گرچه از لفظ گناه استفاده نشده بود اما لازمه سخن با مصادیقی که ذکر شده بود فرصت گناه دادن را توجیه می نمود
ونویسنده دراستدلال خود به سرگذشت شهید آوینی اشاره کرده بود ومدعی شده بود که ایشان فرصت خطا وانحراف داشته وبعداز مدتی از گذشته خود برگشته وراه جدیدی را انتخاب کرده تا شده شهید آوینی ونتیجه گرفته بود که مانیز امروزچنین فرصت هایی را به جوانان باید بدهیم وحتی از رابطه با نامحرم اسم برده برد ،
این نوع دید به جوان وبه طورکلی انسان البته نگاه جدیدی نیست بسیاری از روشنفکران دینی وغیر دینی کم وبیش چنین اعتقاداتی دارند وتجربه را هرجه باشد زمینه ساز رشد وساخته شدن انسان می دانند ودربرخی از احادیث ائمه نیز مطالبی بیان شده که این دسته طبق نگاه سطحی می توانند به آن تمسک کنند
مثل روایتی که دراصول کافی آمده که امام فرمود : اگر درروی زمین انسان به گونه ای بود که گناه نمی کرد خداوند موجوداتی می آفرید که گناه کنند ظاهر حدیت موید منطقی است که به آن اشاره شد
اما حقیقت این است که اعتقاد مذکور به دلیلی که ذکر خواهیم کرد درست نیست وحدیث هم مویدی براین نظر نیست وقیاس آن نویسنده درباره شهید آوینی به جهاتی که خواهیم گفت ناصحیح است
اما اصل موضوع یعنی فراهم نمودن فرصت گناه طبق اصول مسلم دین اسلام مردود است اساسا دین اسلام با فقه واخلاق وحکومتش برای همین بر ای بشر آمده که اورا از گناه وخطا بازدارد وراه رشد اورا که نه در گناه وخطا که در تقوا ست به او نشان دهد
بنابراین اولا درگناه هیج رشدی نیست بلکه عقب گرد ونوعی انحطاط هست وطبق بیانات مختلف قران گناه وخطا همواره از جهل برمی خیزد وجهالت به بار می آورد
به عنوان نمونه حضرت یوسف بعداز درخواست های نامشروع زنان مصر از اودرخلوت خوداز خدا کمک می خواهد ومی گوید اگر تو کمکم نکنی ومن درخواست آنهارا اجابت کنم از جاهلان خواهم گشت (مضمون آیه 33 یوسف )
ودرآیا ت وروایات متعدد ثمره گناه جهالت وگمراهی دانسته شده است ثانیا دین هم به صراحت وعیان وبا اعمال قوانین اخلاقی وفقهی متعدد وبازدارنده در صدد رفع زمینه های گناه است
اما روایتی که نقل شد به معنای تایید گناه نیست بلکه به معنای این است که خداوند بنادارد انسان با اختیار خود راه سعادت را برود وگناه نشانه اختیار است
وروایت می خواهد بگوید که خداوند درزمین ودنیا موجودی خلق کرده که با اختیار خود خدارا بندگی کند واساسا این که امکان گناه درانسان هست به معنای تایید گناه به عنوان راهی وتجربه ای وانجام آن نیست
بلکه درانسان این امکان هست تااو گناه نکند وخداوند دوست دارد ما با امکان عدم اطاعت راه بندگی را بارغبت ودوست داشتن او انتخاب کنیم ودرواقع امکان گناه وسیله امتحان وآزمایش است تا خلوص ومحبت مارا به خداوند به محک بگذارد
اما قیاس مطلب با آوینی از جهات مختلف مغشوش است اول این که گرچه آوینی دوره های متفاوتی داشته به قول خود زمانی پز روشنفکری می داده وبه قول همسرش رسیگار هم می کشیده
اما قطعا پاکی وسلامت نفس خودرا داشته که بعد تحول فکری عمیق یافته چیزی شبیه شهریارودرواقع مشکل او فکری بوده نه عملی
لذا نمیوان دیگران را با اومقایسه کرد از طرف دیگر در آوینی ظرفیت ها وظرافتهای روحی بوده که زمینه ساز تحول عمیق دراوشده ونمی توان گفت هر کس به تجربه های مختلف دست زد درآخر می تواند راه حقیقت را یابد
چه بسیار افرادی هستند که ظرفیت لازم را ندارند ودر تجربه های غلط می مانند وتا آخر درهمان ها غلت می زنند بنابراین ترویج یا تایید فضاهای گناه با منطق دین وعقل سازگار نیست
البته به یک نکته باید توجه داشت که توجه به امکان گناه و پس از آن امکان توبه وممکن الخطا دانستن انسان و اعتراف به ضعیف بودن بشر درقضاوت منطقی و با صعه صدر درباره افراد خصوصا جوانان کمک می کند که فورا حکم فسق وکفر صادر نکنیم وراه تکامل را بسته ندانیم وبسته نبینیم
اما هیج کدام از این ها نمی توانند موید ی برای تجربه گناه یا وتو جیه فضاهای گناه آلود باشند،
توفیقی شد دراین باره بیشتر سخن خواهیم گفت انشاالله
#سایت پارسینه